- بقیه السیف
- پسا سپاه کسانی که از ضرب شمشیر (فاتحان) نجات بافته اند بازمانده سپاه پس از هریمت: (بقیه السیف که بهزار حلیه جان از آن ورطه بیرون بردند تیر و کمان انداخته بسوارخها و کاهداها خزیزند و دم در کشیدند)
معنی بقیه السیف - جستجوی لغت در جدول جو
- بقیه السیف ((بَ یَّ تُ سْ سَ))
- کسانی که از دم تیغ دشمن جان به در برده اند، بازمانده، بجا مانده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسانی که از دم تیغ دشمن جان به در برده اند، باقی ماندۀ سپاه شکست خورده